جدول جو
جدول جو

معنی تسدیس

تسدیس((تَ))
شش گوشه ساختن چیزی، فاصله میان دو ستاره که به اندازه برج باشد، قرار گرفتن ماه در نقطه ای که فاصله آن تا خورشید 60 درجه باشد
تصویری از تسدیس
تصویر تسدیس
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با تسدیس

تسدیس

تسدیس
شش گوشه کردن چیزی، شش قسمت کردن، شش تایی کردن، شش تایی، در علم نجوم قرار گرفتن یک ششم دورۀ فلک، یعنی دو برج، فاصله میان دو ستاره
تسدیس
فرهنگ فارسی عمید

تندیس

تندیس
مجسمه، پیکر، کالبد، تمثال، تصویر، برای مِثال نگارند تندیس او گر به کوه / ز سنگ وقارش شود کُه ستوه (دقیقی - ۱۱۴)
تندیس
فرهنگ فارسی عمید