جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با تساوی

تساوی

تساوی
همدیگر مانند شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تماثل. (متن اللغه) (آنندراج) (اقرب الموارد) ، مستوی و برابر گردیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). برابر شدن دو چیز. (غیاث اللغات) (آنندراج). و رجوع بمساوات شود.
- تساوی الطرفین، برابر شدن دو طرف. (غیاث اللغات) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

تساوی

تساوی
برابری، تعادل، مساوات، مساوقت، هم سنگی
متضاد: نابرابری، هموزنی، برابر بودن، برابر شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

تقاوی

تقاوی
نیرو بخشی، پیش پرداختن، مساعده دادن بکارگر و زارع، پیش پرداخت مساعده
فرهنگ لغت هوشیار