جدول جو
جدول جو

معنی ترومبون

ترومبون((تِ رُ بُ))
یکی از سازهای بادی مسی که صدای آن شبیه ترمپت ولی قوی تر و بهتر از آن است و غالباً نواهای باشکوه و پرصدا را اجرا می کند
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ترومبون

ترومبون

ترومبون
فرانسوی سرناک یکی از ساز های بادی مسی که صدای آن شبیه ترمپت ولی قویتر و بهتر از آنست و غالبا نوارهای با شکوه و پر صدا را اجرا میکند. این ساز از حیث ساختمان بر دو نوع میباشد
فرهنگ لغت هوشیار

ترومبون

ترومبون
نوعی ساز بادی فلزی شبیه ترومپت با دو لولۀ خمیده، که لولۀ نزدیک به دهان کشویی بوده و می تواند با بلند و کوتاه شدن، نت های مختلفی ایجاد کند
ترومبون
فرهنگ فارسی عمید

ترومبوز

ترومبوز
تشکیل لختۀ خون در قلب یا یکی از رگ ها و بسته شدن راه خون
ترومبوز
فرهنگ فارسی عمید

تریبون

تریبون
میز بلندی که جلوی آن پوشیده است و سخنران در هنگام صحبت پشت آن می ایستد، جایی که یک فرد یا یک گروه، عقاید و آرا خود را بیان می کنند
فرهنگ فارسی عمید

تریبون

تریبون
مؤلف فرهنگ نظام در ذیل کلمه ’تریبون’ (؟) آرد: این لفظ فرانسوی است لیکن در خود فرانسه بمعنی سکو و منبر است نه میز خطابه. (فرهنگ نظام ج 2). مأموری که حفظ حقوق مردم را بر عهده داشت. (ایران باستان ج 3 ص 2297). این کلمه از تریبونوس لاتینی اخذ شده و در روم قدیم به صاحب منصب قضایی اطلاق می شده که وظیفۀ او دفاع از حقوق و منافع ملت بود. و شاید بهمین جهت و بطور اخص در ایران به میز خطابۀ مجلس شورای ملی اطلاق گردید و رفته رفته به میز خطابه و سخنرانی هم گفته اند. و رجوع به تریبونوس شود
لغت نامه دهخدا