جدول جو
جدول جو

معنی ترم

ترم((تِ))
هر یک از تقسیمات یک دوره تحصیلی که زمان آن مشخص باشد
تصویری از ترم
تصویر ترم
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ترم

ترم

ترم
مدت زمان معینی از یک دورۀ آموزشی که در آن دروس معینی آموزش داده شود، نیم سال
واحد اندازه گیری حرارت در صنعت تولید گاز
ترم
فرهنگ فارسی عمید

ترم

ترم
نوعی است از انواع تره ها و از سیسنبر تیزتر است. (از ترجمه صیدنه)
لغت نامه دهخدا

ترم

ترم
دریانورد هلندی است که بسال 1597 میلادی در بریل متولد شد و در 1639 میلادی اسپانیایی ها را در جنگ دون شکست داد و بسال 1653 درگذشت
لغت نامه دهخدا

ترم

ترم
صاحب منصب نظامی فرانسه که بسال 1482 میلادی در ’کوزران’ متولد شد و در سال 1554 میلادی از ’پارم’ در مقابل قشون امپراطوری آلمان دفاع کرد و در سال 1562 میلادی درگذشت
یکی از خدایان اساطیری روم و محافظ مرزها است و آنرا با مجسمۀ نیم تنه ای که غالباً بی دست بود بر بالای ستونی از سنگ نشان میدادند
فرزند مارتین ترم دریانورد سابق الذکر که به سال 1629 میلادی متولد شد و با انگلیسیها و اسپانیایی ها جنگید و پیروز شد
لغت نامه دهخدا

ترم

ترم
طرم. نامی است که اهل محل به ناحیۀ کبیره ای در جبال مشرف بر قزوین در بلاد دیلم دهند. (از یادداشت بخط مرحوم دهخدا). و رجوع به طرم شود
لغت نامه دهخدا

ترم

ترم
ظاهراً لقبی عام است چون قاآن و ایلخان و اتابیک، نوعی از شاهان و امرای ترک را. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : خطاب به عنوانی است برای تگینان و فرزندان افراسیاب از خاتونان و جز ایشان و بر غیر پادشاهان خاقانیه اطلاق نکنند. (دیوان لغات ترک چ استانبول ص 331).
ز سرسنی و طراز است مادر و پدرت
مگر نبیرۀ خان و نواده ترمی.
حقوری
لغت نامه دهخدا