ترس ترس سِپَر، آنچه از فلز به شکل میله، نوار یا تخته درست می کنند و برای مقاومت یا محافظت در جلو چیز دیگر قرار می دهند مثلاً سپر ماشینآلتی صفحه ای از جنس چرم یا فلز که در جنگ ها برای جلوگیری از ضربه خوردن به سر و سینه استفاده می شود، اِسپَر، مِجَنّ فرهنگ فارسی عمید
ترس ترس ترسیدن، پسوند متصل به واژه به معنای ترسنده، برای مِثال خداترس، (اسم مصدر، اسم) بیم، خوف، تقوا، پرهیزگاری فرهنگ فارسی عمید