جدول جو
جدول جو

معنی ترس

ترس((تَ))
بیم، هراس، در ترکیب به معنی «ترسنده» آید، خداترس
تصویری از ترس
تصویر ترس
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ترس

ترس

ترس
سِپَر، آنچه از فلز به شکل میله، نوار یا تخته درست می کنند و برای مقاومت یا محافظت در جلو چیز دیگر قرار می دهند مثلاً سپر ماشین
آلتی صفحه ای از جنس چرم یا فلز که در جنگ ها برای جلوگیری از ضربه خوردن به سر و سینه استفاده می شود، اِسپَر، مِجَنّ
ترس
فرهنگ فارسی عمید

ترس

ترس
ترسیدن، پسوند متصل به واژه به معنای ترسنده، برای مِثال خداترس، (اسم مصدر، اسم) بیم، خوف، تقوا، پرهیزگاری
ترس
فرهنگ فارسی عمید