معنی ترخیص - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با ترخیص
ترخیص
- ترخیص
- رخصت دادن (زوزنی) (دهار). رخصت دادن مر کسی را در کاری. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رخصت کردن و اجازت دادن. (غیاث اللغات) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
ترخیص
- ترخیص
- مرخص سازی، خارج سازی 0 جنس از گمرگ) ، مرخص کردن، رخصت دهی، اجازت دادن، اجازه دادن، رخصت دادن
فرهنگ واژه مترادف متضاد