معنی ترانسفورماتور - فرهنگ فارسی معین
معنی ترانسفورماتور
- ترانسفورماتور((تِ فُ تُ))
- دستگاهی که برای افزودن یا کاستن الکتریسته به کار رود، مبدل (واژه فرهنگستان)
تصویر ترانسفورماتور
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با ترانسفورماتور
ترانسفورماتور
- ترانسفورماتور
- فرانسوی ترادیس دستگاهی برای کاهش یا افزایش نیروی کهربایی تغییر دهنده
فرهنگ لغت هوشیار
ترانسفورماتور
- ترانسفورماتور
- دستگاه مخصوصی که برای کم و زیاد کردن جریان الکتریسیته به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
ترانسفور ماتور
- ترانسفور ماتور
- دستگاهی که برای افزودن یا کاستن نیروی الکتریسیته بکار رود
فرهنگ لغت هوشیار