معنی تراشیده تراشیده((تَ دِ)) هرچیزی که آن را تراش داده باشند مانند، چوب، تخته و غیره تصویر تراشیده فرهنگ فارسی معین
تراشیده تراشیده سترده و خراشیده و رندیده. (ناظم الاطباء) ، آنچه پس از تراشیدن بحاصل آید: چوب تراشیده، ریش تراشیده، سنگ تراشیده، صاف و هموار. - ناتراشیده، خشن. ناهموار. نادرست. خلاف عقل و ادب: بیک ناتراشیده در مجلسی برنجد دل هوشمندان بسی. (گلستان) لغت نامه دهخدا