جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با تخریق

تخریق

تخریق
نیک بدریدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). دریدن و پاره پاره کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). پاره کردن. (غیاث اللغات) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (از المنجد) :
مدح تعریف است و تخریق حجاب
فارغ است از مدح و تعریف آفتاب.
مولوی.
، بسی دروغ گفتن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). بسیار دروغ گفتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد)
لغت نامه دهخدا

تحریق

تحریق
به آتش کشیدن به آتش افکندن سوختنسوزانیدن،جمع تحریقات
تحریق
فرهنگ لغت هوشیار