جدول جو
جدول جو

معنی تخاریب

تخاریب((تَ))
جمع تخروب، سوراخ ها، خانه های زنبور، لانه های زنبور
تصویری از تخاریب
تصویر تخاریب
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با تخاریب

تخاریب

تخاریب
تخریب ها، خراب کردن ها، ویران کردن ها، جمعِ واژۀ تخریب
تخاریب
فرهنگ فارسی عمید

تخاریب

تخاریب
جَمعِ واژۀ تُخْروب. (قطر المحیط). سوراخها مانند خانه های زنبوران. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (قطر المحیط) ، سوراخ که در آن مگس انگبین نهد. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (قطر المحیط) (از ناظم الاطباء). بمعنی نخاریب به نون که تابجای نون آمده است. (از قطر المحیط). صاحب نشوءاللغه آرد: النخاریب و التخاریب، خروق کبیوت الزنابیر و الثقب التی یمج النحل العسل فیها. (نشوءاللغه ص 23)
جَمعِ واژۀ تخریب. ویران کردن ها: و تعبیۀ لشکرها و تخاریب بلادو شهرها بر آن شیوه پیش گیرند. (جهانگشای جوینی)
لغت نامه دهخدا

تخاریص

تخاریص
دزی در ذیل قوامیس عرب آرد: این کلمه را بارعلی (ابن علی) در فرهنگ سریانی - عربی چ هوفمن چ کیل 1874 میلادی ج 1 شمارۀ 4242 بجای دخاریص (کاردانان) آورده است. رجوع به دزی ج 1 ص 142 و دخاریص شود
لغت نامه دهخدا

تجاریب

تجاریب
جَمعِ واژۀ تجربه. تجارب. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به تجریب و تجارب شود
لغت نامه دهخدا

نخاریب

نخاریب
جَمعِ واژۀ نخروب. رجوع به نخروب شود، نخاریب النحل، لانه های مومین زنبورعسل. (از المنجد). رجوع به نخروب شود
لغت نامه دهخدا