تحلیف تحلیف سوگند دادن. (تاج المصادر بیهقی) (آنندراج) (فرهنگ نظام). سوگند دادن کسی را. (زوزنی) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (قطر المحیط) لغت نامه دهخدا
تحلیف تحلیف سوگند ادا کردن، سوگندخوردن، قسم خوردن، قسم یاد کردن، سوگنددادن، قسم دادن فرهنگ واژه مترادف متضاد