جدول جو
جدول جو

معنی تحریز

تحریز((تَ))
در نگهداری چیزی مبالغه کردن، پناه دادن، محکم کردن
تصویری از تحریز
تصویر تحریز
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با تحریز

تحریز

تحریز
پناه دادن، نگاهداشتن بسیار بسیار نگاهداشتن، پناه دادن، استوار گردانیدن
فرهنگ لغت هوشیار

تحریز

تحریز
بسیار نگه داشتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). ممانعت و نگاهداری. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) ، پناه دادن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (قطر المحیط) ، استوار گردانیدن جای. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا