جدول جو
جدول جو

معنی تحت الحمایه

تحت الحمایه((~. حِ یَ))
در پناه (واژه فرهنگستان)، در حمایت
تصویری از تحت الحمایه
تصویر تحت الحمایه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با تحت الحمایه

تحت الحمایه

تحت الحمایه
در پناه در پناه در حمایت یا کشور (مملکت) تحت الحمایه. کشوری که در حمایت کشوری قوی قرار دارد
فرهنگ لغت هوشیار

تحت الحمایه

تحت الحمایه
زیر حمایت، در پناه، در پناه و حمایت دیگران، در علوم سیاسی ویژگی مملکتی که در پناه و حمایت و تحت نظر دولت دیگر باشد و استقلال کامل نداشته باشد و فقط در امور داخلی خود استقلال داشته باشد
تحت الحمایه
فرهنگ فارسی عمید

تحت الحمایه

تحت الحمایه
سلطنتی که در حمایت و تابع سلطنت دیگر باشد. (فرهنگ نظام). حمایت شده. که در حمایت و زیر نفوذ دیگری باشد. بطور اخص به کشور و دولتی اطلاق گردد که زیر نفوذ دولت دیگری قرار گرفته باشد و مخصوصاً هر گونه روابط خارجی این کشور زیر نظر آن دولت قرار میگیرد، فی المثل تونس از سال 1881 تا 1956 میلادی تحت الحمایۀ فرانسه بود
لغت نامه دهخدا