جدول جو
جدول جو

معنی تحت الحفظ

تحت الحفظ((~. حِ))
در حالی که مورد حفاظت نگهبانان است
تصویری از تحت الحفظ
تصویر تحت الحفظ
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با تحت الحفظ

تحت الحفظ

تحت الحفظ
زیر پاس در حالی که مورد حفاظت نگهبانان است: (محمد خان پسر یونس خان حاکم مقتول با نه. . بموجب احضار حسنعلی خان امیرنظام اورا تحت الحفظ بکردستان آوردند)
تحت الحفظ
فرهنگ لغت هوشیار

تحت الحفظ

تحت الحفظ
مقید، چنانکه مجرمی یا متهمی را که بیم فرارش باشد و بخواهند از جایی به جایی برند، او را با مأموران انتظامی اعم از مسلح و غیرمسلح حرکت دهند و این حالت را تحت الحفظ گویند: فلان مقصر را تحت الحفظ از زنجان به تهران آوردند
لغت نامه دهخدا

تحت اللفظ

تحت اللفظ
تحت اللفظی. در تداول فارسی زبانان آنست که لفظ به لفظ عبارتی را از زبانی دیگر ترجمه کنند. ترجمه تحت اللفظ مقابل ترجمه بمعنی است: فلان این قطعه را تحت اللفظ ترجمه کرد
لغت نامه دهخدا

تحت الحنک

تحت الحنک
زیر زنخی بندش دستار تحت حنک (کبک چون طالب غلم است ودرین نیست شکی - مساله خواند تا بگذرد از شب سیکی (بسته زیرگلو ار غالیه تحت الحنکی ساخته پایکها را زلکا موزگکی
فرهنگ لغت هوشیار

تحت اللفظی

تحت اللفظی
ترجمۀ لفظ به لفظ و کلمه به کلمه بدون در نظر گرفتن معنای کلی
تحت اللفظی
فرهنگ فارسی عمید

تحت الفظی

تحت الفظی
ویژگی ترجمه یا معنایی که کلمه به کلمه و بدون توجه به معنای کلی اثری ترجمه یا تفسیر شده است
فرهنگ فارسی معین

تحت الحنک

تحت الحنک
زیر چانه، بخشی از دستار یا عمامه که پس از گذراندن از زیر چانه، به دور سر می بندند
تحت الحنک
فرهنگ فارسی معین