جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با تحاور

تحاور

تحاور
با یکدیگر سخن گفتن، با هم گفتگو کردن، پاسخ هم را گفتن
تحاور
فرهنگ فارسی عمید

تحاور

تحاور
تجاوب. (زوزنی). یکدیگر را جواب دادن. (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). با یکدیگر سخن گفتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). با همدیگر گفتگو کردن و جواب گفتن. (آنندراج). تحاور قوم، تجاوب و رد و بدل شدن سخن میان ایشان. (از اقرب الموارد) (قطر المحیط)
لغت نامه دهخدا