معنی تحامل
- تحامل((تَ مُ))
- رنج کار سختی را پذیرفتن، بیش از توان کسی از او کار کشیدن، مشقت، رنج
واژههای مرتبط با تحامل
تحامل
- تحامل
- کینه در دل گرفتن
تحامل
- تحامل
- با مشقت و سختی امری را بر عهده گرفتن، کینه در دل گرفتن، بیش از طاقت کسی کاری بر او تحمیل کردن
تکامل
- تکامل
- فرگشت
تحامی
- تحامی
- پرهیز کردن و از چیزی خود را نگهداری کردن
تحامق
- تحامق
- خود را به حماقت زدن
تدامل
- تدامل
- با همدیگر صلح کردن
تعامل
- تعامل
- با یکدیگر داد ستد کردن
تکامل
- تکامل
- تمام شدن
تحامق
- تحامق
- خود را به حماقت زدن، خود را کودن وانمود ساختن
