جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با تجفاف

تجفاف

تجفاف
خِفتان، نوعی جامۀ کژآگند که هنگام جنگ بر تن می کردند، کَبر، گَپر، گَبر، قَزاگَند
تجفاف
فرهنگ فارسی عمید

تجفاف

تجفاف
ج، تجافیف، برگستوان. (منتهی الارب) (از قطر المحیط) (از اقرب الموارد) (مهذب الاسماء) (آنندراج). خفتان. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). جوالیقی آرد: تجفاف فارسی معرب و اصل آن به فارسی ’تن باه’ یعنی حارس بدن است. و فی الحدیث: قال ابوفرقد: و رایت علی تجافیف ابی موسی الدیباج. (المعرب ص 91)
لغت نامه دهخدا

تجفاف

تجفاف
خشک کردن چیزی را. (منتهی الارب) (از قطر المحیط) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا