جدول جو
جدول جو

معنی تجدیدی

تجدیدی
منسوب به تجدید، شاگردی که از عهده امتحان چنان که باید برنیامده و باید دوباره امتحان دهد
تصویری از تجدیدی
تصویر تجدیدی
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با تجدیدی

تجدیدی

تجدیدی
منسوب بتجدید. آنکه در امتحان تجدید شده باشد. رجوع بتجدید شدن و تجدید و دیگر ترکیب های آن شود
لغت نامه دهخدا

تجدید

تجدید
نو کردن از سر گرفتن نو گری نو کردن از سر گرفتن از نو ساختن، نو سازی از سر گیری، جمع تجدیدات. یا تجدید چاپ (طبع)، از نو چاپ کردن (کتابی یا رساله ای)، یا تجدید نظر. در امری یا نوشته ای دوباره نظر کردنظنرا مورد بررسی مجدد قرار دادن
فرهنگ لغت هوشیار

تجدید

تجدید
نو کردن، تازه کردن، از سر گرفتن امری یا کاری، از نو آغاز کردن،
درسی که در آن نمرۀ قبولی کسب نشده است، تکرار
تجدید مطلع: در علوم ادبی آوردن مطلع دیگر در یک قصیده به واسطۀ ناتمام ماندن مقصود و مطلب یا تنگی قافیه
تجدید فراش کردن: دوباره زن گرفتن
تجدید
فرهنگ فارسی عمید

تجدید

تجدید
نو کردن، از سر گرفتن، نوسازی، از سرگیری، خاطره به یاد آوردن آن، فراش دوباره زن گرفتن، نظر بررسی مجدد، ِ قوا سر و سامان دادن تجهیزات و افراد
تجدید
فرهنگ فارسی معین