تباه کار تباه کار ضایعکار و فاسدکار و خراب کننده. (ناظم الاطباء). تبه کار. که کاری زشت کند. بدکار. طالح. عاصی. مفسد. فاسق. فاجر. سیاه نامه. رجوع به تباه و دیگر ترکیب های آن شود لغت نامه دهخدا
تباه کار تباه کار بدکار، تبهکار، شریر، فاجر، فاسد، فاسق، بدکردار، ناصالح مفسدمتضاد: درستکار، صالح فرهنگ واژه مترادف متضاد