جدول جو
جدول جو

معنی تبادر

تبادر((تَ دُ))
پیشی گرفتن، شتافتن، بدون اندیشیدن، معنی را از لفظ فهمیدن
تصویری از تبادر
تصویر تبادر
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با تبادر

تبادر

تبادر
بهم بشتافتن. (زوزنی). پیشی گرفتن او را بشتافتن سوی آن. (منتهی الارب). با هم شتافتن و پیشی گرفتن در کاری. (غیاث اللغات) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

تبادر

تبادر
پیشی، تعجیل، سبقت، شتاب، پیشدستی کردن، شتافتن، عجله کردن، پیشی گرفتن، سبقت گرفتن
فرهنگ واژه مترادف متضاد