جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با تب یازه

تب یازه

تب یازه
در پزشکی تب و لرزهای شدید و متناوب که در برخی بیماری های حاد عفونی مانند مالاریا دیده می شود، تَب یازه، تَب نوبه، برای مِثال چنان دشمن از بیم تیغ تو لرزد / که گویی گرفته ست تب یازه او را (غضایری - لغتنامه - تب یازه)
فرهنگ فارسی عمید

شب یازه

شب یازه
خفّاش، جانور پستانداری با پوزۀ باریک، گوش های برجسته، دندان های بسیار تیز و قوۀ بینایی ضعیف که دست و پایش با پردۀ نازکی به هم متصل شده و به شکل بال درآمده است که با آن می تواند مثل پرندگان پرواز کند، بیواز، خربیواز، شب پره، شبکور، مُرغ عیسی، شیرمرغ، وطواط
شب یازه
فرهنگ فارسی عمید

تبیازه

تبیازه
تب و لرزی را گویند که بسبب برآمدگی و بزرگ شدن سپرز بهم رسیده باشد. (برهان). تب لرزه. (شرفنامۀ منیری). یعنی تب لرزه، چه یازه بمعنی حرکت است. (فرهنگ رشیدی). تب نوبه ای که از بزرگ شدن سپرز عارض شود. (ناظم الاطباء). تب صفراوی چه یازه... بمعنی میل و حرکت است و آن ازلوازم این تب بود و با لفظ زدن و بستن و گرفتن و افتادن مستعمل. (آنندراج). به این معنی بجای زای نقطه دار ذال نقطه دار هم بنظر آمده است. (برهان). در فرهنگ تب باده، بدال آورده. غضایری گوید، بیت:
چنان دشمن از بیم تیغ تو لرزد
که گویی گرفته است تب باده او را.
لیکن در این بیت تب یازه نیز توان خواند. (فرهنگ رشیدی). رجوع به تب باده و تبیاذه و تبیاره شود
لغت نامه دهخدا

تب لازم

تب لازم
ششمار از بیماری ها جشن درد باریک بیماری سل، تب همیشگی
تب لازم
فرهنگ لغت هوشیار

شب بازه

شب بازه
شب پره، خفّاش، جانور پستانداری با پوزۀ باریک، گوش های برجسته، دندان های بسیار تیز و قوۀ بینایی ضعیف که دست و پایش با پردۀ نازکی به هم متصل شده و به شکل بال درآمده است که با آن می تواند مثل پرندگان پرواز کند، بیواز، خربیواز، شب یازه، شبکور، مُرغ عیسی، شیرمرغ، وطواط
شب بازه
فرهنگ فارسی عمید

تب لرزه

تب لرزه
تب نوبه، بیماری گرمسیری که بر اثر گزش پشه آنوفل در بدن انسان پدید می آید و با تب و لرز و عرق شدید و متناوب همراه است، مالاریا
تب لرزه
فرهنگ فارسی معین