معنی تأنیس
- تأنیس((تَ))
- دمساز کردن، انس دادن
واژههای مرتبط با تأنیس
تدنیس
- تدنیس
- چرکین شدن
تانیس
- تانیس
- انس دادن خو گرداندن خوگر کردن، دیدن چیزی به چشم خوردن خوگر کردن دمساز کردن انس دادن
تجنیس
- تجنیس
- همجنسی کردن
تبنیس
- تبنیس
- تاخیر کردن او، پس ماندن از چیزی
تدنیس
- تدنیس
- چرکین کردن، به پلیدی آلوده ساختن
تأنیث
- تأنیث
- علامت مؤنث به کلمه عربی ملحق کردن، مؤنث خواندن، مادگی
تأسیس
- تأسیس
- بنیاد نهادن، بنیانگذاری
تدنیس
- تدنیس
- شوخگین کردن، به چرک آلودن، ریمناک کردن، شوخگینی، چرکینی، جمع تدنیسات
تجنیس
- تجنیس
- از جنس هم قرار دادن، با چیزی مانند شدن، در ریاضی عدد صحیح را هم جنس عدد کسری کردن، در علم بدیع از صنایع لفظی است و در آن کوشش می شود الفاظی در کلام آورده شود که دارای صورت یکسان و معنای متفاوت باشند
