معنی تأمل
تأمل
((تَ أَ مُّ))
نیک نگریستن، اندیشه کردن
تصویر تأمل
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با تأمل
تحمل
تحمل
بردباری، تاب
فرهنگ واژه فارسی سره
تامل
تامل
درنگ، اندیشه
فرهنگ واژه فارسی سره
تحمل
تحمل
کوچ کردن، از منزل برداشتن
فرهنگ لغت هوشیار
ترمل
ترمل
آلوده شدن به خون
فرهنگ لغت هوشیار
تدمل
تدمل
نیرو یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تزمل
تزمل
در جامه پیچیده شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تعمل
تعمل
رنج بردن در کار، سخی کشیدن جهت کسی
فرهنگ لغت هوشیار
تکمل
تکمل
کامل شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تامل
تامل
نیک نگریستن، تفکر درنگ، فرنگری نیک نگریستن نگرش، سکالش
فرهنگ لغت هوشیار