معنی تألیف - فرهنگ فارسی معین
معنی تألیف
- تألیف((تَ))
- فراهم آوردن، گرد آوردن، نوشتن کتاب
تصویر تألیف
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با تألیف
تعلیف
- تعلیف
- چرا دادن به چرا بردن گیاه خوراندن علوفه خوراندن (بچارپایان) علف دادن (بستوران)،جمع تعلیفات
فرهنگ لغت هوشیار
تکلیف
- تکلیف
- چیزی را از کسی خواستن که در آن رنج باشد، کسی را در رنج انداختن
فرهنگ لغت هوشیار