معنی تأذی
تأذی
((تَ أَ ذّ))
آزرده شدن، آزار دیدن
تصویر تأذی
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با تأذی
تغذی
تغذی
خوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تاذی
تاذی
آزار دیدن، اذیت کشیدن آزردگی آزردن آزرده شدن اذیت دیدن، آزردگی
فرهنگ لغت هوشیار
تاذی
تاذی
اذیت شدن، آزار دیدن، آزرده شدن
فرهنگ فارسی عمید
تغذی
تغذی
خوردن، غذا خوردن، خورش و پرورش یافتن
فرهنگ فارسی عمید
تأنی
تأنی
درنگ کردن، سستی کردن، تأخیر کردن
فرهنگ فارسی معین
تأسی
تأسی
پیروی کردن، اقتدا کردن
فرهنگ فارسی معین
تأذن
تأذن
آگاهانیدن، آگاه کردن
فرهنگ فارسی معین
تأخی
تأخی
برادری کردن دو گروه با هم
فرهنگ فارسی معین
تأتی
تأتی
آماده شدن، حاصل گشتن کار، دست دادن، فراهم آمدن، رفق و نرمی کردن
فرهنگ فارسی معین