جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با تاییدن

تاییدن

تاییدن
شباهت داشتن و مشابه بودن. (ناظم الاطباء) (از لسان العجم شعوری ج 1 ورق 286)
لغت نامه دهخدا

تاییدن

تاییدن
تائیدن. گذاردن. صبر کردن: بتا، بگذار. رجوع به تائیدن در همین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا

پاییدن

پاییدن
نگاهبانی کردن حراست کردن در نظر داشتن مواظب بودن، توقف کردن بودن ایستادن ماندن درنگ کردن، ثبات و دوام داشتن مدام بودن جاوید بودن قایم بودن، منتظر بودن چشم داشتن، پایداری کردن پا فشردن، بقا زیستن ماندن، قسمت کردن بخشیدن، مهم شمردن وزن نهادن، رصد کردن و مراقبت کردن: (پاییدن وقت) و (پاییدن ستاره) و (بپای تا بدایره اندر آید) (التفهیم 64) و (بپای ارتفاع آفتاب را) (التفهیم 313) -10 ملتفت و متوجه بودن
فرهنگ لغت هوشیار