جدول جو
جدول جو

معنی تازه به دوران رسیده

تازه به دوران رسیده
کنایه از کسی که تازه به مقامی رسیده و خود را گم کرده، ندید بدید، نوکیسه
تصویری از تازه به دوران رسیده
تصویر تازه به دوران رسیده
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با تازه به دوران رسیده

تازه به دوران رسیده

تازه به دوران رسیده
کسی که تازه به ثروت یا مقامی رسیده و مغرور شده باشد
تازه به دوران رسیده
فرهنگ فارسی عمید

تازه بدوران رسیده

تازه بدوران رسیده
کسی که از درجه پست بدرجه بلند ترقی کرده و مغرور شده باشد نو دولت ندید بدید نو کیسه: (جوان تازه بدوران رسیده خود را گم کرده بود)
فرهنگ لغت هوشیار

تازه بدوران رسیده

تازه بدوران رسیده
کسی که از درجۀ پست بدرجۀ بلند ترقی کرده و مغرور شده باشد. (فرهنگ نظام). آنکه مال و منزلتی نداشته و بنوی دارا شده باشد. نودولت. ندیدبدید. نوکیسه. رجوع به نودولت شود
لغت نامه دهخدا