نو، جدید، مجازاً خرم، شاداب، بدیع، اخیر، اخیراً تازه به دوران رسیده: کنایه از کسی که تازه به مقامی رسیده و خود را گم کرده، ندید بدید، نوکیسه نو، جدید، مجازاً خرم، شاداب، بدیع، اخیر، اخیراً تازه به دوران رسیده: کنایه از کسی که تازه به مقامی رسیده و خود را گم کرده، ندید بدید، نوکیسه