جدول جو
جدول جو

معنی تابع شدن

تابع شدن((~. شُ دَ))
پیرو شدن، بنده و فرمانبردار گشتن
تصویری از تابع شدن
تصویر تابع شدن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با تابع شدن

تابع شدن

تابع شدن
پیرو شدن. بنده و فرمانبردار گشتن. دنبال رونده شدن:
مشو تابع نفس شهوت پرست
که هرساعتش قبلۀ دیگر است.
سعدی (بوستان)
لغت نامه دهخدا

تازه شدن

تازه شدن
تجدید شدن تجدید یافتن، خرم گشتن شاد شدن، با رونق شدن با طراوت گشتن، جوان شدن جوان گشتن، بار دیگر پس از فراموشی بیاد آمدن بخاطر آمدن، حیات تازه یافتن زنده شدن، حادث شدن پدید گشتن
فرهنگ لغت هوشیار

تباه شدن

تباه شدن
فاسد شدن ضایع گرداندن، پوسیدن گندیدن، ویران شدن، نابود گردیدن هلاک شدن، خشمگین شدن، پریشان شدن دل مشغول گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار