جدول جو
جدول جو

معنی تاب دادن

تاب دادن((دَ))
تافتن، پیچ دادن، خماندن، زلف و ریسمان و امثال آن را پیچ و خم دادن، چیزی را در ظرفی فلزی در حرارت آتش بدون آب و روغن سرخ و برشته کردن، پرتو افکندن، روشن ساختن
تصویری از تاب دادن
تصویر تاب دادن
فرهنگ فارسی معین