معنی تا ناق - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با تا ناق
با جناق
- با جناق
- هم زلف، هم داماد، هم ریش، نسبت دو مرد با یکدیگر که هر دو شوهر یکی از دوخواهر باشد
فرهنگ لغت هوشیار
باجناق
- باجناق
- ترکی همریش هم داماد (گویش گیلکی) همزلف دو مرد را که دو خواهر را در ازدواج دارند نسبت بهم باجناق گویند همریش همزلف
فرهنگ لغت هوشیار
تابناک
- تابناک
- دارای فروغ و پرتو، تابان، درخشان، جذاب، کنایه از خوب
فرهنگ فارسی عمید
باجناق
- باجناق
- باجناغ، دو مردی که با دو خواهر ازدواج کرده باشند، هم ریش
فرهنگ فارسی معین