جدول جو
جدول جو

معنی پیوره

پیوره((پِ رِ))
بیماری لثه و دندان که بر اثر آن لثه ها عفونی و متورم شده، باعث خرابی ریشه دندان می شود
تصویری از پیوره
تصویر پیوره
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با پیوره

پیوره

پیوره
فرانسوی بگنجد (بج لثه) از بیماری ها دهان و دندان بیمار نسوج اطراف طوق و ریشه دندان که بیشتر با تحلیل لانه دندان و لثه و خروج چرک از پای دندان همراه است و در بعضی حالت جریان چرک وجود ندارد. این حالت آنرا پیوره خشک نامند. در اکثر موارد این مرض بااحتقان شدید لثه و خارش و سوزش همراه است و بندهای دندان نیز انسجام و استحکام خود را از دست میدهد بطوریکه دندان در داخل لانه اش شل میشود و تکان میخورد. در حالاتی که لثه محتقن باشد در موقع شستن دندانها از لثه خون جاری میگردد. پیدایش این مرض بواسطه چندین علت است: یکی عدم تعادل هورمونهای داخلی سوم نتیجه بعضی امراض عفونی عمومی از قبیل سیفیلیس و سل و حصبه چهارم حمله موضعی برخی میکربها (از قبیل استرپتوکوک و استافیلوکوک و کلی باسیل و غیره) بنسوج اطراف دندان و مخاط دهان پنجم عدم تطابق صحیح دندانها و طرز تغذیه و عادت بیک طرف جویدن غذا و نشستن مرتب دندانهااز عوامل مهم ایجاد این مرض است و همچنین جنس و نژاد و سن در ایجاد آن موثر است
فرهنگ لغت هوشیار

پیوره

پیوره
از بیماری های دهان و دندان که در آن لثه ها عفونت می کند و دندان ها خراب و ریشۀ آن ها سست می شود
فرهنگ فارسی عمید

پیوره

پیوره
قصبه ای مرکز قضا در آمریکای جنوبی، در ایالت لیورتاو از پرو، در 450 هزارگزی شمال غربی تروکزیلو کنار نهری به همین نام. (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا

پروره

پروره
جانوری که در پروار بسته فربه کرده باشند پرواری: (چو مرغ پروره مغرور خصمت آگه نیست از آنکه رمح غلامان تست با بزنش) (شهاب الدین موید سمرقندی)
پروره
فرهنگ لغت هوشیار

پینره

پینره
گیاهی زینتی از تیره مرکبان جزو گونه های سینره. گلهایش کاملا شبیه سینره است منتهی قدری کوچکتر و برگهایش نیز دراز تر (بیضوی شکل) و تقریبا بدون بریدگی است ارنیکا ارنیکای کوهی خانق الفهد ارنیکای جبلیه تنباکوی کوهی داغ توتونی داغ کسترسی اوکوز گوزو دخان الفوخ
فرهنگ لغت هوشیار

پروره

پروره
پرواری، پرورده، چاق، فربه، گوسفند یا جانور دیگر که او را در جای خوب بسته و خوراک خوب داده و فربه کرده باشند
پروره
فرهنگ فارسی عمید