جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با پیغاره

پیغاره

پیغاره
طعنه سرزنش ملامت: سه چیزت بباید کزو چاره نیست و زان نیز بر سرت پیغاره نیست... (شا. لغ)
فرهنگ لغت هوشیار

پیغاره

پیغاره
سخن کنایه آمیز که معمولاً به منظور توهین یا تمسخر و سرزنش بر زبان می آید، سَرزَنِش، سَرکوفت، مَلامَت، زاغ پا، بیغارِه، تَفش، عِتیب، تَفشِه، طَعنِه، نِکوهِش، سَراکوفت، تَفشَل، بیغار
برای مِثال سه چیزت بباید کزاو چاره نیست / وز آن نیز بر سرت پیغاره نیست (فردوسی - ۴/۴)
پیغاره
فرهنگ فارسی عمید

پیغاره

پیغاره
طعنه و سرزنش و بهتان. (برهان). ملامت. (صحاح الفرس) :
سه چیزت بباید کزو چاره نیست
وزآن نیز بر سرت پیغاره نیست.
فردوسی.
بدو گفت شاه ای بد بدکنش
سزاوار پیغاره و سرزنش.
فردوسی.
پیغاره زنی که بد چرا کردی
گر بد کردم بجای خود بد کردم.
بدیعی.
چند پیغاره که در بیغولۀ غاری شدم
ای پی غولان گرفته دوری از صحرای من.
خاقانی.
رجوع به بیغاره شود.
- پیغاره جوی، ملامت جوی
لغت نامه دهخدا

پیغاله

پیغاله
قدح شراب خوری، پیاله، ساغر، برای مِثال گَر به پیغاله از کدو فکنی / هست پنداری آتش اندر آب (عنصری - ۳۲۶)
پیغاله
فرهنگ فارسی عمید

بیغاره

بیغاره
سخن کنایه آمیز که معمولاً به منظور توهین یا تمسخر و سرزنش بر زبان می آید، تَفش، سَرکوفت، نِکوهِش، سَرزَنِش، پیغارِه، تَفشِه، عِتیب، زاغ پا، سَراکوفت، طَعنِه، بیغار، تَفشَل، مَلامَت
بیغاره
فرهنگ فارسی عمید