جدول جو
جدول جو

معنی پیشین

پیشین
گذشته، قبلی، کسی که در سال های گذشته می زیسته، جمع پیشینیان، پیشتر، جلوتر، اول، نخست، نیمروز، ظهر
تصویری از پیشین
تصویر پیشین
فرهنگ فارسی معین