جدول جو
جدول جو

معنی پیشانی نهادن

پیشانی نهادن((نَ دَ))
تواضع کردن، سر فرود آوردن
تصویری از پیشانی نهادن
تصویر پیشانی نهادن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با پیشانی نهادن

پیشانی نهادن

پیشانی نهادن
تواضع کردن سر فرود آوردن: هر که از روی تواضع ننهد پیشانی پیش روی تو زهی روی و زهی پیشانی، (سلمان ساوجی)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشانی نهادن

پیشانی نهادن
تواضع کردن. سر فرود آوردن:
هر که از روی تواضع ننهد پیشانی
پیش روی تو، زهی روی و زهی پیشانی.
سلمان ساوجی
لغت نامه دهخدا

پیمان نهادن

پیمان نهادن
عهد کردن شرط کردن: نهاده است پیمان که هر که این کمان کشد دختراو را در هم بیگمان
فرهنگ لغت هوشیار

پیمان نهادن

پیمان نهادن
عهد بستن و قول و قرار گذاشتن برای انجام دادن کاری، پیمان بستن
پیمان نهادن
فرهنگ فارسی عمید

پیمان نهادن

پیمان نهادن
شرط کردن. عهد کردن:
نهاده ست پیمان که هرک این کمان
کشد، دختر او را دهم بی گمان.
اسدی.
گر غزوه را پیمان نهی بر جای کفر ایمان نهی
سی پارۀ قرآن نهی در هند بر جای وثن.
ظهوری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا