معنی پیش خوان - فرهنگ فارسی معین
معنی پیش خوان
پیش خوان
کسی که در مجلس تازه واردان را معرفی می کند، کسی که پیش از وعظ و روضه خوانی، مجلس را با روضه خواندن آماده می کند، پامنبری
تصویر پیش خوان
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با پیش خوان
پیش خوانی
پیش خوانی
عمل پیش خواندن، عمل بحضور طلبنده، (روضه خوانی) یا منبری، خواندن دسته جمعی چند پسر و دختر با هم شعری را برابر مستمعان و بینندگان
فرهنگ لغت هوشیار
پیش خوانی
پیش خوانی
عمل پیش خوان، عمل بحضورخواهنده، در موسیقی و روضه خوانی یا تعزیه گردانی، خواندن دسته جمعی چند پسر یا دختر با هم بشعر چون براعت استهلالی برابر مستمعین. پامنبری
لغت نامه دهخدا
پیش خان
پیش خان
صندوق مانندی که دکانداران (عطار سقط فروش و غیره) در پشت آن نشینند و بر بالای آن ترازو آویزند جلوخان پیش تخته
فرهنگ لغت هوشیار
پیش خان
پیش خان
پیش خان، میز درازی که فروشنده کالا پشت آن می ایستد
فرهنگ فارسی معین
پیشخوان
پیشخوان
میز دراز صندوق مانند که جلو دکان می گذارند و فروشنده پشت آن می ایستد
فرهنگ فارسی عمید
پیش خان
پیش خان
پیش تخته، پیش خوان، جلو خوان، صندوق گونه ای که دکانداران چون عطار و سقط فروش در پشت آن نشینند و بر بالای آن ترازو آویخته است
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.