جدول جو
جدول جو

معنی پیدایش

پیدایش((پَ یِ))
ظهور، پدیدار گشتن، خلقت، آفرینش
تصویری از پیدایش
تصویر پیدایش
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با پیدایش

پیدایش

پیدایش
اسم از پیدا شدن. و از آن مشتقی نیست. اسم مصدر از پیدا شدن. عمل پیدا شدن. ظهور. تکون. تکوین، سِفْر پیدایش، سِفْر تکوین. (تورات) ’یعنی کتاب موجود شدن و یا خلقت ممکنات. نخستین کتابی است از کتب عهد عتیق و اسم عبری این کتاب بر شیث است یعنی در ابتدا و همان است اول لفظی که آن کتاب بدان شروع میشود...’. (قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا

پیرایش

پیرایش
زینت دادن بکاستن، زینت کردن (مطلقا) آراستن: رسولان مبهوت و مدهوش در آرایش آن بزم و پیرایش آن مجلس بماندند، دباغت آش کردن پوست، آماده کردن ساختن
فرهنگ لغت هوشیار

پیدایی

پیدایی
ظهور آشکار شدن، علم معرفت: و آن لفظ عامل و دانا و علم دانستن است... ما آن را بلفظ روشنی و پیدایی و علت و مایه و معدن پیدایی و روشنی بدل کردیم
فرهنگ لغت هوشیار

پیمایش

پیمایش
عمل پیمودن اندازه گیری: میان دو صد چاهساری شگفت به پیمایش اندازه نتوان گرفت. (شا. لغ)، مساحت
فرهنگ لغت هوشیار