معنی پیچیده پیچیده ((دِ)) تابیده، درنوشته، نامفهوم، دیریاب، دشوار، بغرنج تابیده، درنوشته، نامفهوم، دیریاب، دشوار، بغرنج تصویر پیچیده فرهنگ فارسی معین