جدول جو
جدول جو

معنی پی گم

پی گم((~. گُ))
گم و ناپیدا، ناپدید، مفقودالاثر
تصویری از پی گم
تصویر پی گم
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با پی گم

پی گر

پی گر
پس روی متابعت تبعیت اقتدا اقتفا: آنچه شرط شده بر من (مسعود) درین بیعت از وفا و دوستی و نصیحت و پیروی و فرمانبرداری و همراهی و جد و جهد عهد خداست
فرهنگ لغت هوشیار

پی هم

پی هم
پی درپی. یکی به دنبال دیگری. پشت سر هم. بدنبال یکدیگر:
بگفت این وزآن هفت پی هم بخورد
از آن می پرستان برآورد گرد.
فردوسی.
عید قدم مبارک نوروز مژده داد
کامسال تازه از پی هم فتحها شود.
خاقانی.
هت، پی هم نقل کردن حدیث را. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا