معنی پی ریزی - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با پی ریزی
پی ریزی
- پی ریزی
- شفته ریزی دیوار یا پایۀ ساختمان، پی افکنی، بنیان گذاری
فرهنگ فارسی عمید
پی ریزی
- پی ریزی
- عمل پی ریز. بنیان گذاری. پی افکنی. اساس افکنی
لغت نامه دهخدا
پی ریز
- پی ریز
- آنکه پی ریزد ظنکه اساس و بنیادنهد، متصل پیوسته یک ریز پیاپی پی ریزگفتن
فرهنگ لغت هوشیار