جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با پول سیاه

پول سیاه

پول سیاه
پول خرد پشیر مسکوک مسین. یا به یک پول سیاه نیر زیدن، سخت بی ارزش بودن، یا صورت یک پول سیاه پیدا کردن، کاملا از اعتبار و ارزش افتادن
فرهنگ لغت هوشیار

پول سیاه

پول سیاه
پول فلزی بسیار کم ارزش، سکۀ کم بها، پول خرد کم ارزش، فَلس، پَرپَرِه، پَشیز، پاپاسی، پول خردی که سابقاً از مس سکه می زدند، سکۀ مسی
پول سیاه
فرهنگ فارسی عمید

پول سیاه

پول سیاه
پول خرد. پشیز. مس مسکوک که بهندی پیا گویند. (غیاث). پول از غیر سیم و زر.
- به یک پول سیاه نیرزیدن، سخت بی ارزش بودن. رجوع به پول شود
لغت نامه دهخدا

توت سیاه

توت سیاه
در علم زیست شناسی نوعی درخت توت که شاخه های آن چتری و مانند بید مجنون آویخته و سرازیر است و میوۀ آن شبیه شاه توت اما ریزتر از آن است، توتِ مَجنون
توت سیاه
فرهنگ فارسی عمید

روز سیاه

روز سیاه
کنایه از روز ماتم، روز غم و غصه، روز سختی و محنت، روزِ سیَه
روز سیاه
فرهنگ فارسی عمید

پول کیاده

پول کیاده
دهی از دهستان دابو بخش مرکزی شهرستان آمل. دشت، معتدل، مرطوب، مالاریائی، دارای 140 تن سکنه. مازندرانی و فارسی زبان. آب آن از چشمه، محصول آنجا برنج و صیفی، شغل اهالی زراعت، راه آنجا مالرو است. این ده از دو محل بالا و پائین تشکیل گردیده است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا

خال سیاه

خال سیاه
نام خالهای سیاه رنگ ورق قمار، مقابل خال قرمز
لغت نامه دهخدا

چال سیاه

چال سیاه
دهی است از بخش ایزه شهرستان اهواز، که در 18 هزارگزی باختر ایزه واقع شده، کوهستانی و معتدل است و 110 تن سکنه دارد، آبش از چشمه و قنات و محصولش غلات و تریاک است، شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان کرباس بافی است و راهش مالرو میباشد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
نام قریه ای نزدیک اصفهان که در شمال غربی اصفهان و نزدیک سلطان آباد واقعاست
لغت نامه دهخدا