معنی پوشه پوشه((ش ِ)) پرده، هر چیزی که چیزی را بپوشاند، ورق نسبتاً بزرگ و تا شده ای از جنس مقوا یا پلاستیک که نوشته ها و اسناد مربوط به یک موضوع را در آن نگه داری می کنند تصویر پوشه فرهنگ فارسی معین
پوشه پوشه مطلق پرده که بر روی میزها پوشند و از درها آویزند، لفافه ای که نوشته های راجع به یک موضوع را در آن گذارند شمیز فرهنگ لغت هوشیار
پوشه پوشه پرده، هر چیزی که چیزی را بپوشاند، لفافه که نوشته های راجع به یک موضوع را در آن بگذارند، شمیز فرهنگ فارسی عمید
خوشه خوشه تعدادی دانه میوه یا گل که به محوری متصل باشند، دسته ای از ستارگآنکه به نظر می رسد خواص مشترکی دارند، نام ششمین صورت فلکی که به شکل دوشیزه ای که خوشه گندم به دست است فرهنگ نامهای ایرانی
نوشه نوشه انوشه، جاوید، زنده، شاد، خوشحال، خرم، گوارا، از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر بهرام بهرامیان و خواهرنرسی پادشاه ساسانی فرهنگ نامهای ایرانی