معنی پوست پیرا - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با پوست پیرا
پوست پیرا
- پوست پیرا
- کسی که پوست حیوانات را پاک می کند و پرداخت می دهد، دباغ، آشگر
فرهنگ فارسی عمید
پوست پیرا
- پوست پیرا
- آنکه پوست را دم دهد، آنکه پوست حیوانات آش نهد، پوست پیرای، دباغ، (منتهی الارب) (دهار) (دستور اللغۀ ادیب نطنزی)، آش گر، چرمگر، صرّام، فرّاء، واتگر، پوستین دوز: امحس، پوست پیرای ماهر و زیرک، (منتهی الارب)، دباغ ماهر، آشگر حاذق و آزموده
لغت نامه دهخدا
پوست پیرایی
- پوست پیرایی
- عمل و حرفه پوست پیرای دباغی آشری چرمگری، پوستین دوزی، آنجا که پوست پیراینددباغخانه
فرهنگ لغت هوشیار
پوست پاره
- پوست پاره
- قطعه ای از پوست یا چرم، پارۀ پوست، تکۀ پوست
فرهنگ فارسی عمید