جدول جو
جدول جو

معنی پوزیدن

پوزیدن
((زِ))
زدودن، راندن، برطرف کردن، معذرت خواستن، عذر خواستن
تصویری از پوزیدن
تصویر پوزیدن
فرهنگ فارسی معین