جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با پوپو

پوپو

پوپو
هُدهُد، پرنده ای خاکی رنگ، کوچک تر از کبوتر با خال های زرد، سیاه و سفید که روی سرش دسته ای پَر به شکل تاج یا شانه دارد، در خوش خبری به او مثل می زنند، پوپُؤَک، بوبَک، کوکَلِه، مُرغِ سُلِیمان، بوبِه، بوبویِه، پوپ، شانِه بِه سَر، بَدبَدَک، پوپَک، پوپَش، شانِه سَر، شانِه سَرَک، بوبو
پوپو
فرهنگ فارسی عمید

پوپو

پوپو
هُدهُد، (اسدی) (دهار)، ابوالربیع، مرغ سلیمان، پوپه، پوپک، پوپش، (برهان)، پوبش، (زمخشری)، شانه سر، شانه سرک، شانه بسر، بودبود:
خلاف نیست که شاه پرندگان باز است
اگر چه تاج وطن بر چکاد پوپو کرد،
اثیر اخسیکتی،
وصال بلبل با گل هنوز نابوده
بخیره شور برآورده شانه سر، پوپو،
،
حکایت صوت هدهد، آواز هدهد را نیز گفته اند، چنانکه آواز فاخته را کوکو خوانند، (برهان)
لغت نامه دهخدا