جدول جو
جدول جو

معنی پنس

پنس((پِ))
یک دوازدهم شلینگ (بیست شلینگ یک لیره است)
تصویری از پنس
تصویر پنس
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با پنس

پنس

پنس
انبر کوچک که در جراحی برای گرفتن یا برداشتن چیزی به کار می رود
پنس
فرهنگ فارسی عمید

پنس

پنس
مسکوکی در انگلستان و آن دوازده یک یک شلینگ باشد و بیست شلینگ یک لیره است
لغت نامه دهخدا

پخس

پخس
گدازش کاهش بدن، تافتن دل از غم و غصه، گدازش موم و پیه و روغن از حرارت، چروک خورده و پیر شده چون پوست دست و پا در آب گرم یا آفتاب کنجل ترنجیده پژمرده، پژمرده از نیستی و غم، گداخته، مزروع بی آب حاصل آمده، ناقص. عشوه ناز، خرام
فرهنگ لغت هوشیار