عددی که بعد از چهل و نه و پیش از پنجاه و یک است عددی که بیان میکند عددی را که عبارتست از پنج مرتبه ده. نماینده آن در ارقام هندی این صورت است: -2. 50 مخفف پنجاه درم که صد و شصت مثقال است یعنی ده سیر یا یک چارک
عددی از دَهگانها بعد از چهل و نه و پیش از پنجاه ویک و نمایندۀ آن در ارقام هندیه این صورت است 50 و در حساب جمل از آن به ’ن’ عبارت کنند. خمسون. خمسین: چگونه گیرد پنجاه قلعۀ معروف یکی سفر که کند در نواحی لوهر. عنصری. بهر تلی بر از کشته گروهی بهر غفجی بر از فرخسته پنجاه. عنصری. ای که پنجاه رفت و در خوابی مگر این پنج روزه دریابی. سعدی. به پنجاه تیر خدنگش بزد که یک چوبه بیرون نرفت از نمد. سعدی. هدف، به پنجاه نزدیک گردیدن. اهداف، به پنجاه نزدیک گردیدن. (منتهی الارب) ، مخفف پنجاه درم که 160 مثقال است یعنی ده سیریا یک چارک
دریچه ای بود در دیوار که ببیرون نگرند مشبکی باشد که در سرایها بر دریچها نهند، هر چه مشبک باشد، تنکه آهنی پر سوراخ، دیده بان کشتی، خانه چوبین که برای درندگان و طیور سازند قفص قفس. یا پنجره لاجورد. آسمان. یا مثل پنجره. مشبک شبکه دریچه دار مغربل