جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با پلیسه

پلیسه

پلیسه
نوعی چین در لباس که به صورت هم اندازه و پشت سر هم قرار گرفته است، لباسی که این نوع چین را داشته باشد مثلاً دامن پلیسه
فرهنگ فارسی عمید

پلمسه

پلمسه
مضطرب شدن و دست و پا گم کردن اضطراب، متهم ساختن، دروغ گفتن
پلمسه
فرهنگ لغت هوشیار

پلیمه

پلیمه
(در هوا) نه گرم و نه سرد: هوایی پلیمه، (در آسمان) نیمی با ابرو نیمی گشاده و بی ابر
فرهنگ لغت هوشیار