معنی پلاس باف - فرهنگ فارسی معین
معنی پلاس باف
- پلاس باف((پَ))
- سازنده و کننده پلاس
تصویر پلاس باف
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با پلاس باف
پلاس باف
- پلاس باف
- سازنده و کننده پلاس. لوّاف. (محمود بن عمر ربنجنی)
لغت نامه دهخدا
یلان باف
- یلان باف
- چیزی است که خطوط محرف مثل داشته باشد و اکثر از آن حاشیۀ چادر و سجاف قبا و چپکن سازند. (آنندراج). و رجوع به یلال باف شود
لغت نامه دهخدا
یلال باف
- یلال باف
- قسمی از جامه که آن را به شکل حرف دال ’د’ منقش کرده باشند. (از ناظم الاطباء). یلان باف
لغت نامه دهخدا
پای باف
- پای باف
- بافَندِه، کسی چیزی را می بافد، باف کار، تَنَندِه، نَسّاج، بافت کار، جولاهِه، جولاه، حائِک برای مِثال کشاورز و آهنگر و پای باف / چو بیکار باشند سرشان بکاف (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۱۰۳)
فرهنگ فارسی عمید