جدول جو
جدول جو

معنی پکیج

پکیج((پَ کِ))
دستگاهی برای تولید آب گرم، بسته نرم افزاری کامپیوتر
تصویری از پکیج
تصویر پکیج
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با پکیج

پکین

پکین
قصبۀ کوچکی است در ولایت ایلبصان. از ایالت مناستر در آرناؤدستان (آلبانی) بر ساحل یمین رود اشکومبی بر دامنۀ کوهی در کنار بیشه ای در 26 هزارگزی شرقی ساحل ادریاتیک و در 30 هزارگزی غرب ایلبصان. خانه های آن بر فراز تپه ها و پراکنده است و نزدیک 1800 تن سکنه دارد. در وسط این قصبه چهارسوئی است و دو مسجد جامع و یک تکیه و یک مدرسه و یک برج ساعت و اطراف آن شالی زار است و از این رو هوائی گرفته و خفه دارد و اما قضای پکین که این قصبه در آنجا واقع است از مشرق محدود است به ایلبصان و از شمال غرب به اشقودره و سنجاق دراج و از جنوب به یانیه و سنجاق برات و مرکب از 91 قریه است وزراعت آنجا برنج و ذرت (بلال) و سایر حبوبات و زیتون است. برحسب سرشماری رسمی سکنۀ آنجا 15 هزارتن است و همگی مسلمان اند و دارای 27 مسجد جامع و یک مدرسه وهفت مکتب و سه تکیه باشد. (از قاموس الاعلام ترکی)
ایلیونیس. قصبه ای است در کشورهای متحد امریکا بر ساحل نهر ایلیونیس و به هشتاد و سه هزارگزی شمال اسپرینگ فیلد. دارای شش هزار تن سکنه است. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا

کیج

کیج
دم بریده (خر) : ، چاروا یی که زیر گلو و زیر دهانش ورم کرده باشد
کیج
فرهنگ لغت هوشیار

پیج

پیج
عمل فراخواندن کسی، معمولاً به طور مکرر، برای مراجعه فوری، پی جویی (واژه فرهنگستان)
پیج
فرهنگ فارسی معین

کیج

کیج
خر دم بریده، (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، در برهان کیج را هم به معنی خر دم بریده ضبط کرده، (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، چاروایی را نیز گفته اند که زیر گلو و زیر دهانش ورم و آماس کرده باشد، (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، در برهان کبج هم بدین معنی آمده است، (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

کیج

کیج
مستقر پادشاه مکران است، (از حدود العالم، از یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، نام اشهر مدن مکران، و آن را کیز نیز گویند، (تاج العروس، از یادداشت ایضاً)، نام شهری و ناحیه ای است در بلوچستان، و هم اکنون به همین نام معروف است و نزد جغرافی نویسان قدیم هم معروف بوده و گاهی برای تسمیۀ تمام ناحیه لفظ ’کیج و مکران’ را اطلاق می کرده اند، معرب این کلمه ’کیز’است، احتمال اینکه، کلمه ’کپچ’ (قفص) باشد مورد ندارد، (تاریخ بیهقی چ فیاض حاشیۀ ص 244) :
ز زابل تا به کابل کیج و سقلاب
سراسر ملک هندستان گرفته،
؟
رجوع به کیچ و کیز شود
یکی از شهرهای ماوراءالنهر بر کنار جیحون است نزدیک وخش و ختلان، (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا